سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کژی با دانش راست می شود . [امام علی علیه السلام]

باران عشق

 زن وشوهر جوانی سوار برموتورسیکلت در دل شب می راندند.
آنها از صمیم قلب یکدیگر را دوست داشتند.
زن جوان: یواش تر برو من می ترسم!
مرد جوان: نه ، اینجوری خیلی بهتره!
 زن جوان: خواهش می کنم ، من خیلی میترسم!
مردجوان: خوب، اما اول باید بگی دوستم داری.
زن جوان: دوستت دارم ، حالا میشه یواش تر برونی؟
مرد جوان: مرا محکم بگیر .
زن جوان: خوب، حالا میشه یواش تر برونی؟
مرد جوان: باشه ، به شرط این که کلاه کاسکت مرا برداری و روی سرت بذاری، آخه نمی تونم راحت برونم،
اذیتم می کنه.
روز بعد روزنامه ها نوشتند:
برخورد یک موتورسیکلت با ساختمانی حادثه افرید.در این سانحه که بدلیل بریدن ترمز موتور سیکلت رخ داد، یکی از دو سرنشین زنده ماند و دیگری در گذشت.

خواست برای آخرین بار دوستت دارم را

از زبان او بشنود و خودش رفت تا او زنده بماند




امین ::: یکشنبه 85/11/15::: ساعت 3:33 صبح

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 0


بازدید دیروز: 0


کل بازدید :3015
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
امین
عاشق....
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<